چه با محبت ! ! !
عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ كند.
[حال] من با هر شدتی باشد میگذرد؛
ولی به حمدالله تاكنون هرچه پیش آمد، خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم. حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف كه محبوب عزیزم همراهم نیست كه این منظره عالی به دل بچسبد.
در هر حال، امشب، شب دوم است كه منتظر كشتی هستیم.
از قرار معلوم و معروف، یك كشتی فردا حركت می کند، ولی ماها كه قدری دیر رسیدیم، باید منتظر كشتی دیگر باشیم. عجالتا تكلیف معلوم نیست،
امید است خداوند به عزت اجداد طاهرینم، كه همه حجاج را موفق كند به اتمام عمل. از این حیث قدری نگران هستم،
ولی از حیث مزاج بحمدالله به سلامت. بلكه مزاجم بحمدالله مستقیمتر و بهتر است. خیلی سفر خوبی است، جای شما خیلی خیلی خالی است.
دلم برای پسرت [سیدمصطفی] قدری تنگ شده است. امید است كه هر دو به سلامت و سعادت در تحت مراقبت آن عزیز و محافظت خدای متعال باشند.
اگر به آقا [پدر همسر امام] و خانمها [مادر و مادربزرگ همسر امام] كاغذی نوشتید، سلام مرا برسانید. من از قبل همه نایبالزیاره هستم. به خانم شمس آفاق [خواهر همسر امام] سلام برسانید و به توسط ایشان به آقای دكتر [علوی] سلام برسانید. به خاور سلطان و ربابه سلطان سلام برسانید.
ایام عمر و عزت مستدام. تصدقت. قربانت؛ روحالله