من فقط ا مر به معروف کرد م...
23 شهریور 1394 توسط حسيني
چند تا از بچه ها، کنار آب جمع شده بودند. یکیشان، برای تفریح،
تیراندازی می کرد توی آب.
زین الدین سر رسید و گفت
«این تیرها، بیت الماله. حرومش نکنین. »
جواب داد «به شما چه؟» و با دست هلش داد.
زین الدین که رفت، صادقی آمد وپرسید «چی شده؟»
بعد گفت«می دونی کی رو هل دادی اخوی؟».
دویده بود دنبالش برای غذر خواهی که جوابش را داده بود
«مهم نیس. من فقط امر به معروف کردم گوش کردن و نکردنش دیگه با خودته. »