<< فمن حاجك فیه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا . . .>>
روز مباهله
در سال نهم هجرى به تدریج هیئتهاى نمایندگى طوائف و قبائل عرب به حضور رسول خدا میرسیدند و این سال را مورخین «عام الوفود» نام نهاده اند. نامه رسول خدا به مسیحیان نجران از جمله نامه هاى ارسالى آن حضرت بود كه گروهى از بزرگان و اشراف نجران را به مدینه كشاند.
پیام اصلى این نامه اعلام رسالت رسول خدا و دعوت از اسقف یا اسقف هاى نجران و مردم مسیحى آن منطقه به آیین اسلام بود. اما در صورتى از پذیرش اسلام امتناع ورزند یا باید مقررات ویژه پرداخت جزیه به حكومت اسلامى را بپذیرند و یا آماده جنگ شوند.
این هیئت بلند پایه چون در مذاكرات شفاهى با آن حضرت به تفاهم نرسیدند و از سر لجاج پاسخ آن حضرت به سؤالات اعتقادى خود را قانع كننده ندانستند .
پیشنهاد دیگرى از سوى رسول خدا دریافتند مبنى بر این كه اكنون كه هر طرف خود را محق و دیگرى را باطل میشمارد بیایید عزیزان خود را جمع كنیم و دست به دعا برداریم و خداى خویش را بخوانیم و هر یك بر دیگرى نفرین كند تا ببینیم خداوند نداى كدام طرف را پاسخ میدهد و آشكار شود چه كسى در ادعاى خود دروغگویى بیش نیست. این عمل كه در لغت عرب مباهله نامیده میشود،
راهى جدید بود كه به نص آیه 61 سوره آل عمران انجام شد .
«فمن حاجك فیه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم و نسائنا و نسائكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنةالله على الكاذبین »
پیامبر اسلام از سوى خداوند بدان مأمور گشت و براى پایان بخشیدن به مجادلات هیئت نصارى با آن حضرت و اقناع عوام و خواص از مسلمانان و مسیحیان از هر منطق و استدلالى بهتر و رساتر بود. ولى به گواهى همه منابع تاریخى مسیحیان نجران پس از قبول این پیشنهاد چون به میعادگاه وارد شدند و نشانه هاى حقانیت رسول خدا را در دعوت خویش مشاهده كردند از اقدام بدین كار منصرف شدند و به پرداخت جزیه و امضاى صلح نامهاى كه رسولخدا شروط آن را مشخص میساخت، تن در دادند.
مقطع زمانى واقعه مباهله:
سیدبن طاووس در تعیین روز مباهله بیست و یكم و بیست و چهارم و بیست و هفتم ماه ذیحجة را نقل یاد كرده واصح آنها را بیست و چهارم ذیحجة دانسته است و سپس همین روز را به عنوان روز خاتم بخشى امیرالمؤمنین و نزول آیه ؛
«انما ولیكم الله….» معرفی می کند .
سرانجام قرار مباهله گذاشته شد و چنان كه ظاهر آیه مباهله نشان میدهد و بیشتر منابع نیز تصریح دارند دعوت به مباهله از سوى پیامبر بود نه از سوى مسیحیان و در برابر این پیشنهاد آنان به مشورت نشستند و نظرشان بر آن شد كه تا صبح روز دیگر از آن حضرت مهلت بگیرند پس چون به نزد همراهان خود بازگشتند اسقف آنان گفت فردا به محمد صلى الله علیه وآله و سلم بنگرید اگر با فرزندان و خاندان خود آمد از مباهله با او بپرهیزید ولى اگر با اصحاب و یاران خود آمد با او به مباهله برخیزید كه او بر چیزى نیست.
روز موعود:
دست حسن در دست پیامبر و حسین در آغوش او و فاطمه پشت سر آن حضرت و على پشت سر فاطمه قرار داشت و رسول خدا بدانان فرمود كه چون من دعا كردم شما آمین بگویید.
مسیحیان نجرانی وقتی حقانیت رسول را مشاهده کردند ، از مباهله خودداری کرده و به مصالحه راضی شدند .
فرآوری : زهرا اجلال – گروه دین واندیشه تبیان