جوابيه زيباي ميثم صفرپور در مقابل شعر سيمين بهبهاني
سیمین بهبهانی ▼
◆ من اگر کافر و بیدین و خرابم؛ به تو چه ؟
◇ من اگر مست می و شرب و شرابم ؛ به تو چه ؟
◆ تو اگر مستعد نوحه و آهی٬ چه به من ؟
◇ من اگر عاشق سنتور و ربابم ؛ به تو چه ؟
◆ تو اگر غرق نمازی ٬چه کسی گفت چرا ؟
◇ من اگر وقت اذان غرقه به خوابم ؛ به تو چه ؟
◆ تو اگر لایق الطاف خدایی٬ خوش باش
◇ من اگر مستحق خشم و عتابم؛ به تو چه ؟
◆ دنیا گر چه سراب است به گفتار شما
◇ من به جِد طالب این کهنه سرابم؛ به تو چه ؟
◆ تو اگر بوی عرق میدهی از فرط خلوص!
◇ و من ار رایحهی مثل گلابم؛ به تو چه ؟
◆ من اگر ریش٬ سه تیغ کرده ام از بهر ادب
◇ و اگر مونس این ژیلت و آبم ؛ به تو چه ؟
◆ تو اگر جرعهخور بادهی کوثر هستی!
◇ من اگر دُردکش بادهی نابم ؛ به تو چه ؟
◆ تو اگر طالب حوری بهشتی٬ خب باش!
◇ من اگر طالب معشوق شبابم ؛ به تو چه ؟
◆ تو گر از ترس قیامت نکنی عیش عیان
◇ من اگر فارغ از روز حسابم ؛ به تو چه ؟
…
جوابیهی دندانشکن میثم صفرپور ▼
◆ کفر و بیدینیات ای یار ؛ به ما مربوط است
◇ بشنو این پند گهربار ؛ به ما مربوط است
◆ تو که با لهو و لعب در پی مستی هستی
◇ میکنی جمع گرفتار ، به ما مربوط است
◆ بیخیالت بشوم بارش طوفان بلا
◇ میرسد از در و دیوار ، به ما مربوط است
◆ آنچه آمد به سر طایفهی نوح نبی
◇ میشود واقعه تکرار ، به ما مربوط است
◆ من اگر لایق الطاف خدایم ، به تو چه ؟
◇ تو کنی جامعه بیمار ، به ما مربوط است
◆ تو اگر می بخوری در پس خانه ، چه به من ؟
◇ گر بیایی بر انظار ، به ما مربوط است
◆ تو به این کوه گنه عامل شیطان گشتی
◇ شدهای نوکر دربار به ما مربوط است
◆ گر نبندیم بر پوزه او قلاده
◇ میدرد همچو سگ هار ، به ما مربوط است
◆ گر تو سوراخ کنی کشتی این جامعه را
◇ میشود غرق به ناچار ، به ما مربوط است
◆ مست کن لیک نبینم که تو مستی کردی
◇ اربده، کوچه و بازار ؟ به ما مربوط است
◆ تو که با چنگ و ربابت همه مردم را
◇ میکنی مستعد نار ، به ما مربوط است
◆ به جهنم که خودت را بکشی در خانه
◇ در خیابان بزنی دار به ما مربوط است
◆ دین من داده اجازه که دخالت بکنم
◇ تا نبینم ز تو آزار ، به ما مربوط است
◆ امر معروف کنم ؛ نهی ز منکر بپذیر
◇ تا ابد، ترمز اشرار ؛ به ما مربوط است…
منبع:رسانه تافصل حق