یادش بخیر...
19 مرداد 1394 توسط حسيني
یادش بخیر…
چند وقت پیشا، صبح که از خواب بیدار میشدیم،
به ائمه سلام میدادیم اما حالا اول میریم موبایلمونو چک میکنیم…
چند وقت پیشا، وقتی که بیکار میشدیم می نشستیم
چند صفحه قرآن میخوندیم.اما حالا…
چند وقت پیشا،وقتی کاری نداشتیم توی مفاتیح میگشتیم
تا عاشورایی، یاسینی یا زیارتی بخونیم.اما حالا…
چند وقت پیشا به خونه زندگی بیشتر میرسیدیم. به پدر،مادر،بقيه اعضاي خونه…
فرصت واسه همه کارهامون داشتیم..اما حالا…
چند وقت پیشا حس میکنم به خدا نزدیکتر بودیم اما حالا …
باید که زود دست به کار بشیم…نکنه که زود دیر بشه….
از خودمون شروع کنیم.به بقیه هم پیشنهاد بدیم…
یک جرقه
یک حرکت
حواسمون باشه
شیطان اومده توی خونه هامون…توی کیفهامون…
نذاریم لونه کنه….نذاریم بچه کنه…
حیف بخدا…
دیگه این روزا برنمیگردن..اول دارم بخودم ميگم …..