شا ید د یر آمد ه ا یم، ولى آمد ه ا یم
▐●●*^*●● ▐ همسفر با زائران دیار یار {ویژه نامه روز عرفه } شاید دیر آمده ایم، ولى آمده ایم. به زلال اشک هاى جارى بندگان صالحت در صحراى عرفات قسم، ما دور افتادگان از حریم عشق و عرفان را بپذیر!
الهی! شاید دیر آمده ایم، ولى آمده ایم. به زلال اشک هاى جارى بندگان صالحت در صحراى عرفات قسم، ما دور افتادگان از حریم عشق و عرفان را بپذیر!
شاید دیر آمده ایم، ولى آمده ایم.به زلال اشک هاى جارى بندگان صالحت در صحراى عرفات قسم، ما دور افتادگان از حریم عشق و عرفان را بپذیر!روز عرفه روز عشق و دلدادگی بر مسلمین مبارک باد
بگو یا علی (ع)
ای ا نسان ،مغرور نبا ش
شخصی به قصد تحقیر کردن,مورچه ای را با انگشت فشار داد…
مورچه خندید و گفت:
ای انسان ،مغرور نباش،
که تو در قبرت برای من یک وعده غذایی بیش نیستی،
ای انســـــان …
یادت باشــــــد …
اگر وارد دوزخ شدی ، از ” تلخی ” عذاب به خداشکایت نکن …
این همان ” شیرینی “
گناهیست که در دنیا از آن لذت میبردی…
طفلك پسر نميدا نست كه . . .
سبزی فروش مبتکر
♥•٠·
در زندگیت با آدمهایی برخورد خواهی کرد ،
که آزارت می دهند …
تحقیرت میکنند …
عهدشان را میشکنند …
به تو دروغ میگویند …
حقت را میخورند …
هیچگاه منش خود را ،
درسطح آنها پائین نیاور …
و درصدد کینه و انتقام بر نیا !
آنها را ببخش و در گذر …
همه چیز را به خدا واگذار کن ،
او بهترین داور است …
و هیچ حقی را ضایع نمیکند …
این قانون طبیعت است .
به این قانون عمل کن …
تا همیشه از آرامش درون برخوردار باشی … !
●۩۞۩● شهیدکوی عشق{ ویژه نامه شهادت مسلم بن عقیل}●۩۞۩●
از خشکی لب های زخمی مسلم، فریاد العطش به گوش می رسید.
یکی از درباریان بر حال او دل سوزی کرد و به غلام خود دستور داد مسلم را سیراب کند.
غلام کاسه آبی به مسلم داد. وقتی خواست بیاشامد، کاسه ازخون صورتش پر شد. بار دیگر آبی ریخت.
این بار نیز آب با خون او رنگین شد. مرتبه سوم، دندان های پیشین مسلم داخل کاسه ریخت.
در این حال مسلم گفت:«سپاس خدا را که اگر می خواست، من از این آب می آشامیدم؛ گویا خداوند می خواهد مرا با نوشیدنی های بهشتی سیراب کند».
مسلم تا آخرین لحظه، تشنه بود.
هد یه خوشبختی
خستگي در وسط را ه چه لذ ت دارد....
کاش می شد بنویسم که حلالم بکنید**
ننویسم رفقا فکر به حالم بکنید*
کاش ان روز که روزی مرا می دادند*
بیشتر تذکره کرببلا می دادند*
همه رفتند و من از هجر تو هق هق کردم*
بخدا حضرت ارباب ز غم دق کردم*
کاش همراه تمام رفقا می رفتم*
پا برهنه ز نجف کرببلا می رفتم*
خستگی در وسط راه چه لذت دارد*
زائرت در نظر فاطمه عزت دارد*
عاشق ان است که اسپند در آتش باشد*
هر بلایی رسد از یار دچارش باشد*
جز غم عشق مگر غصه دیگر داریم*
قسمت این است که چون کوزه ترک برداریم*
در ازل با نفس عشق که بیدار شدیم*
ما به بین الحرمین تو گرفتار شدیم*
داغ داریم نپرسید چرا تب داریم*
از ازل در دلمان روضه زینب داریم*
✘عالم مجا زی هم محضر خداست..باورکن رفیق
عــالــمـ محضــــر خـــداستــــــ
·٠•●✿ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ✿●•٠·˙
جــمــهـــوریِ چــشــمـــانِ شــمــا كــرده حــــكــــومــــت . . .
▌ ▐◄ عــالــمـ محضــــر خـــداستــــــ ، در مـحضـــــر خـــدا گنــــاه نکنیــــد ►
▌▌ ❂ آرے ، جهــاטּ در محضـــــر خــــداستـــــ . . .
❂ انساטּ بـایـد بــﮧ ایـن بـاور بـرسـد و تـوجـه داشتـه بـاشـد ڪــﮧ در حـضـــور خــداستــــ . .
❂ نــﮧ تنهــا خـودش بلڪــﮧ بـدانـد همـه عـالـم در محضــــر خــداستــــ . . .
❂ آنـقــدر بــﮧ خــودمـاטּ تلقـیـטּ کنیـــم تـا بــﮧ بــاور بــرسیــم . . .
❂ بـایـد بـاور داشتـه بـاشیــم . . .
❂ همــه صـفـاتــــ کمـالیــه بـا تمـــریـטּ بــﮧ دستــــ مـی آیـنــد . . .
شب عرفــــــــــه
بعد از ظهر روز سه شنبه . . .
شب عرفه،
وچه زیباست در این شب چهارشنبه . .
پای پیاده به سوی مسجد جمکران،
تا در این شب توسل کنی به چهارده نور مقدس،
راز و نیازت باشه با امام زمان “عج”
خدایا بحق علی علیه السلام و فاطمه سلام الله علیها، ظهور مولایمان صاحب العصر والزمان “عج” را نزدیک کن، گره از مشکلات همه مان بگشا،
عاقبت همه مان را ختم بخیر گردان، ارواح گذشتگان مان از ما راضی و خوشنود گردان، خیر دنیا و آخرت را نصیب همه مان بگردان، صلح و آرامش و امنیت کامل در تمام کشور های اسلامی بر قرار کن، دولتمردان ما که تعصب قومی و مذهبی دارند هر چه زودتر نابود شان گردان، خیر و برکتت را برای مان ارزانی کن .
” همانا تویی قادر دانا و توانا “
ميخوا هيد خدا عا شق شما شود ؟؟؟
سوره يوسف..آيه86
نیمه شبها زمان استجابت دعایند …
کوچه دلت را چراغانی کن
سر سجاده ات بنشین و منتظر باش
فرشته ها حتما می آیند …
خدا از رگ گردنت به تو نزدیکتر است *
منتظر است تا آرزوهایت را تحویل بگیرد …
مبادا که فرشته هایت دست خالی برگردند
آرزو كن ،
آرزوهایی به بزرگی مستجاب كننده اش …
.
.
.
قَالَ إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
گفت: من غم و اندوهم را تنها به خدا میگویم (و شکایت نزد او میبرم)!
و از خدا چیزهایی میدانم که شما نمیدانید!
سوره یوسف
دعا ي پدر و ما در . . .
حجتالاسلام والمسلمین سید محمود مرعشی نجفی پسر ارشد آیت الله العظمی مرعشی نجفی(ره) که نزدیک به پنجاه سال از عمر با برکت پدر را درک کرده است ، خاطره ای در مورد پدر بزرگوارشون گفتند :
آیت الله العظمی مرعشی نجفی، احترام خاصی برای والدین قائل بودند؛ خودشان میفرمودند «وقتی مادرم مرا میفرستاد تا پدرم را برای خوردن غذا صدا کنم، بعضی وقتها میدیدم پدر به خاطر خستگی، در حال مطالعه خوابش برده است. دلم نمیآمد ایشان را بیدار کنم، همانطور که پایش دراز بود، صورت خودم را به کف پای پدرم میمالیدم تا ایشان بیدار میشد.
در این حال که بیدار میشد، برایم دعا میکرد و عاقبتبخیری میخواست، من خیلی از توفیقاتم را از دعای پدر و مادر دارم.
ما از خدا بهتر میفهمیم؟؟؟(نعوذبالله).
حجاب یک امر الهی است**
همیشه سوال پاسخ نداده ای در ذهن من به جا مونده که..
چطور میشه کسی رو دوست داشت، ولی به حرفهاش بی اعتنا بود
و حرف دشمنش(وسوسه های شیطان) رو پذیرفت؟!
چطور میشه دم از خدا زد و مهربونی هاش و قربون صدقه اش رفت،
ولی امر و نهی او رو ندیده گرفت؟!!
بعدش هم بگیم که دلت پاک باشه، فکرت پاک باشه! ظاهر مهم نیست!!
پس شاید به این نتیجه باید برسیم که ما از خدا بهتر میفهمیم(نعوذبالله).
(( حجاب یک امر الهی است. من برای رضا و خوشنودی او حجاب دارم.))