ا ما م عـشـــــــق
شهید بهنا م محمد ی** بزرگمرد کوچک
به شيعه بود نم ا فتخا ر مي كنم. .
◆ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺮﺧﻼﻑ ﺣﺰﺏ ﺑﺎﺩ
◆ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻮﺳﻪ ﺑﺮ ﺑﺎﺏﺍﻟﺠﻮﺍﺩ
◆ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﻧﻮﮐﺮﯼِ ﻣﺮﺗﻀﯽ
◆ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺩﻟﺒﺮ ﺧﻮﺑﺎﻥ، ﺭﺿﺎ
◇ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺐّ ﺣﯿﺪﺭ ﻻﺯﻣﯽ
◇ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺭﻧﺞﻫﺎﯼ ﮐﺎﻇﻤﯽ
◇ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﻋﺸﻖ، ﯾﻌﻨﯽ ﻋﺎﺷﻘﯽ
◇ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﮔﺮﯾﻪﻫﺎﯼ ﺻﺎﺩﻗﯽ
◆ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﺷﺎﻋﺮﯼ
◆ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﻋﻠﻢﻫﺎﯼ ﺑﺎﻗﺮﯼ
◆ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﻓﺨﺮ ﺑﺮ ﺍﻫﻞ ﺟﻬﺎﺩ
◆ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺳﺠﺪﻩﯼ ﺯﯾﻦﺍﻟﻌﺒﺎﺩ
◇ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺳﺮﻭﺭﯼ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻤِـﯿﻦ
◇ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺳﺮﻓﺮﺍﺯﯼ ﺣﺴِـﯿﻦ
◇ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺻﺒﺮ ﺩﺭ ﺭﻧﺞ ﻭ ﺑﻼ
◇ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻗﺘﺪﺍﺭِ ﻣﺠﺘﺒﯽ
◆ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻧﺤﻨﺎﯼ ﺫﻭﺍﻟﻔﻘﺎﺭ
◆ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ، ﺑﯽﺗﺎﺏ ﯾﺎﺭ
◆ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﻡ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺳﺖ
◆ ﺷﯿﻌﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻘﺘﺪﺍﯾﻢ ﺣﯿﺪﺭ ﺍﺳﺖ
نكـتـــــــــه . . .
◙ از فرصت ها خوب استفا ده کنید ◙
والد ین گرامی اگه دوست دارید فرزندا نی عالی داشته با شید . . .
پدر و مادر حرفهای
بچهی «باعرضه» بار میآورند
نه شاگرد اول.
برایشان مهم است
بچه راحت بتواند زیپ کاپشنش را بالا بکشد
و بند کفشش را ببندد.
وقتی سر جلسهی امتحان، خودكارش ننوشت
اشكش در نیاید و راهی پیدا کند.
میوههایی كه مادر برایش میگذارد، توی كیفش نگندد.
وقتی معلمش یا ناظمش
دنبال داوطلبی میگردند
زیر میز قایم نشود.
غذا خوردنش كه تمام شد
دل آدم بههم نخورد از دیدن ظرف غذایش.
وقتی بزرگتری خواست
از او سوالهای اضافی بپرسد
راحت بپیچاندش.
وقتی تلویزیون نگاه میکند
انگشتش نیممتر توی حلقش فرو نرود.
پدر و مادر حرفهای
یكجوری با بچهاش حرف میزند
كه بچه، جواب دروغ نمیدهد.
اگر بچه ویرش گرفت در حمام آواز بخواند و صدایش را رها کند،
پدرش توی ذوقش نمیزند
که «چه خبرته!».
وقتی یک بچهی دیگر خواست توپش را به زور بگیرد
او ندهد، بهش حالی كند با زور نمیتوانی، اما اگر دوست داری،
باهات بازی میكنم.
وقتی چیزی به نظرش نامعقول آمد
به هر که میخواهد باشد، اعتراض کند.
اینها بچهی باعرضه بار میآورند
تا به خاطر نیم نمره امتحانی
جلوی میز معلم
عجز و التماس نكند.
والدین گرامی اگه دوست دارید فرزندانی عالی داشته باشیدکه هیچ وقت به سمت اعتیاد،انواع بزهکاریهای اجتماعی و روابط نامشروع نرن ، حتما به راهکارهای زیر عمل کنید
☂ 1- همیشه فرزندت را با عنوان های محترمانه و عاطفی چون آقا، خانم و…صدا بزن
نرگس خانم، علی آقا، عزیز گلی مامان، فرشته کوچولوی من و…
☂ 2- حداقل روزی یکبار به فرزندت این جمله رادبگو: عزیز دلم من به وجودت افتخار میکنم.
☂ 3- به فرزندت بیشتر از یک مهمان احترام بگذار و برای شخصیتش ارزش قائل باش.
☂ 4- به فرزندت اعتماد کن تا هر چه را تو دوست نداری هیچ گاه انجام ندهد
☂ 5- قبل از همه چیز اختلافات خود را با همسرت در روشهای تربیتی رفع کن
☂ 6- بیشتر برای فرزندت و حرف زدن با او وقت بگذار و کمتر از کودک زیر هفت سالت دور باش
☂ 7- جلوی فرزندت رابطه ات با همسرت از همیشه بهتر باشد.
☂ 8- فرزندت را از صمیم قلب دوست بدار و این دوست داشتنت را همیشه ابراز کن
☂ 9- از سه سالگی به بعد کم کم مسئولیت های فرزندت را به خودش واگذار کن
☂ 10- سعی کن رابطه ی خود و خانواده ات را با خدا و دین مستحکمتر کنی.فرزندان دیندار و با عقیده کمتر مسیر زندگی را به سمت کارهای خلاف کج می کنند
☂ 11- اشتباهات فرزندت را ببخش و به او فرصت بازگشت بده تا محرم اسرارش باشی (حتی گاهی فرصت اشتباه کردن و ریسک کردن به اوبده)
☂ 12- هر روز با کودکت بازی کن.گاهی در میان بازی بلند بلند بخندید.
☂ 13- روزهای مشخصی را صرف پیاده روی بافرزندت کن
☂ 14 - برای فرزندت مصداق واقعی صداقت.امانت داری. کنترل خشم و وفای به عهد باش
شهید میتونه بستگا نشوشفاعت کنه . . .
سرسفره ی عقد آروم تو گوشم گفت :
میدونی من فردا شهید میشم؟!
خندیدم گفتم ازکجامیدونی نکنه غیب گویی!؟
گفت:آره دیشب مادرم زهرارو توخواب دیدم ازدواجمون هم بهم تبریک گفت, بعدم بهم وعده ی شهادت داد.
بغض کردم گفتم :پس من چی میخوای منو تنهابزاری بری!!
توکه میدونی فردا قراره شهید بشی چرا پای سفره ی عقد نشستی چرامنوبه عقد خودت درمیاری؟؟؟
دستموفشاردادو لبخندی زدو گفت :
آخه شنیدم شهید میتونه بستگانشوشفاعت کنه میخوام توی اون دنیا جزء شفاعت شده هام باشی میخوام مجلس عروسی واقعی رو اونجابرات بگیرم …
{گمنام}
شا ید لازم با شد میا ن گریه ها یت بگویی :
كا ش ميشد بچگي را زنده كرد . . .
"هل من نا صر ینصرنی؟"
حسین فریاد میزد : “هل من ناصر ینصرنی؟”
و من در حالی که نمازم قضا شده است می گویم :
لبیک یا حسین ! لبیک …..
حسین نگاه می کند لبخندی می زند و به سمت دشمن تاخت می کند ….
و من باز می گویم: لبیک یا حسین!
حسین شمشیر می خورد ، من سر پدرم داد میزنم و میگویم :لبیک یا حسین !
حسین سنگ می خورد ، من در مجلس غیبت می گویم : لبیک یا حسین ! …
حسین از اسب به زمین می افتد ، عرش به لرزه در می آید و من در پس خنده های مستانه ام فریاد می زنم : لبیک…
حسین رمق ندارد باز فریاد می زند :"هل من ناصر ینصرنی؟”
من به دوستم دروغ می گویم و باز هم فریاد می زنم : لبیک …..
حسین سینه اش سنگین شده است ، کسی روی سینه است ،
حسین به من نگاه می کند میگوید : تنهایم یاریم کن ….
من گناه می کنم و باز فریاد می زنم : لبیک ……
خورشید غروب کرده است ….
من لبخندی می زنم و میگویم :
اللهم عجل لولیک الفرج …..
حسین به مهدی نگاه می کند و می گوید :
“مهدی من کسی را نداشتم که بگوید سرباز تو ام ، اگر کسی نبود یاریم کند ، ادعا کننده ای هم نبود …. تو از من مظلوم تری … “
به چشمان مهدی خیره می شوم و میگویم :
دوستت دارم تنهایت نمی گذارم….
مهدی به محراب می رود وبرای گناهان من طلب مغفرت می کند …
مهدی تنهاست …
حسین تنهاست ….
(کربلایی دیگر در راه است …..)
نا مه سرگشا ده فرزند یکی از شهدای منا به رهبر انقلا ب
محمدجواد اخوان فرزند یکی از جانباختگان فاجعه منا در نامهای سرگشاده به رهبر انقلاب ضمن انتقاد از دیپلماسی انفعال مسئولان، عزت حاصله را مرهون اقتدار ولایی دانست و از رهبر انقلاب سپاسگذاری کرد.
مشروح این نامه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
وَ مَن یَخرُج مِن بَیتِه مُهاجِراً اِلَی اللهِ وَ رَسولِه ثُمَّ یُدرِکهُ المَوتُ فَقَد وَقَعَ اَجرُهُ عَلَی الله؛
محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی و ولی امر مسلمین
حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای (مدظلهالعالی)
سلامعلیکم
با درود بر خاتم پیامبران و خاندان پاکش و ارواح طیبه امام راحل و شهدای انقلاب اسلامی، با چشمانی اشکبار قلم را به دست گرفتهام و بر لوح ادب میسایم تا بخشی از آنچه در نهانخانه دلم میگذرد را با امام امت در میان بگذارم.
رهبرا!
پدرم مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین حاج شیخ محمدصادق اخوان، عمری را در راه اعتلای فرهنگ و معارف حقه اسلامی و مکتب اهلبیت سپری کرد و پس از سالها ترویج معارف و ذکر مصائب اهلبیت، خصوصاً حضرت سیدالشهدا امام حسین (ع)، به تأسی از مولایش با لبان خشکیده، در صحرای منی پر کشید و دست تطاول دشمنان خدا و ظلمه طاغوت، او را در این قربانگاه، آسمانی کرد.
با آنکه این مصیبت برای من و بقیه بازماندگان او بسیار سخت است، اما این مصیبت را نیز برای خود امتحانی الهی میشماریم و امیدواریم ما نیز در این امتحان سربلند بیرون آمده و در این راه به دعای خیر حضرتعالی و همه مؤمنان نیازمندیم.
اما آنچه بیشتر سبب شد تا این تنها پسر آن مرحوم قلم را دست گرفته و این سطور را به رشته تحریر درآورد، نخست عرض ارادتی به محضر ولایت و نیز عرض سپاس از سوی خود و همه بازماندگان آن مرحوم است.
آقاجان!
خدا را سپاس میگویم که مرحوم والد ما، از کودکی ما را با عشق ولایت و آماده برای سربازی در رکاب مقام ولایت مطلقه فقیه تربیت نموده است و اکنونکه در غم از دست دادن پدر به مصیبت نشستهایم، حضرتعالی را علاوه بر آنکه امام و ولیفقیه خود میدانیم بلکه سایه پدری شما را بر سر خود و همه فرزندان جانباختگان این فاجعه دردناک و دیگر شهدای انقلاب اسلامی، احساس میکنیم.
حادثه منی هرچند برای ما مصیبتبار بوده است، اما در آن عبرتهایی برای اهل بصیرت و زندهدلان آشکار است. نیک میدانیم اگر جملات پرصلابت و اقتدار علوی حضرتعالی در سخنرانی خود در دیدار ارتش جمهوری اسلامی ایران نبود، بیشک سفاکانی که خون پاک هزاران حاجی بیگناه را بر صحرای منی ریختند، از تحویل ابدان مطهر آنها خودداری میکردند. اساساً هیچ بعید نیست که این توطئه برای تحقیر ملت بزرگ ایران و قدرتنمایی پوشالی اذناب منطقهای آمریکا طراحیشده بود.
اما عرض سپاس ویژه این کمترین و دیگر بازماندگان از حضرتعالی آن است که در این زمانه حساس، صلابت و اقتدار برخاسته از صولت حیدریتان، بازیچههای دست دشمن را به عقب راند و میدانیم که این «عزّت» خود را مدیون «اقتدار ولایی» خود هستیم نه «دیپلماسی التماس». یک هفتهی سرنوشتسازی که ابدان مطهر این عزیزان پاکباخته در صحرای حجاز در سردخانهها و کانتینرها رها شده بود «دیپلماسی التماس» مشغول مصافحه با شیطان بزرگ بود و التماس از «امیرک»هایی که روزی تاجوتخت خود را در قمار احمقانه در حمایت از صدام حسین ملعون باختند!
بگذار عدهای خوشخیالانه وانمود کنند که این «دیپلماسی التماس» بوده است که «عزت و شرف ملت ایران» را حفظ کرده است اما تاریخ گواهی خواهد داد که آن دو جمله از زبان ولی امر مسلمین جهان خارج شد و از «عکسالعمل سخت و خشن» سخن به میان آمد، ورق را برگرداند.
آقاجان!
هرچند صبر و تحمل بر این مصیبت برای من سخت است، اما از اراده من نکاسته و نخواهد کاست، انشاءالله. امیدوارم به دعای خیر شما، افتخار تداوم سربازی در مسیر ولایت را یافته و بار دیگر پادررکاب بودن خود را با صدای رسا فریاد میزنم. رجای واثق دارم، روح مطهر پدرم که شاهد و ناظر هست در این راه یاریام خواهد کرد و از خداوند منان، مسئلت میکنم تا مرگی در راه محمد و آل محمد (ص) همچون پدرم نصیبم فرماید.
سایهتان بر سر امت مستدام باد
محمدجواد اخوان
دوازدهم مهرماه هزار و سیصد و نودوچهار
به حسا ب خدا ازدواج کنید .
سلام بر حسيــــــــــن مظلوم
محدود نيستند اما محد و د ه دارند . . .
آ ثا ر وبرکا ت صلوا ت
پیوند: http://www.welayatnet.com/fa/forum/%D8%B0%DA%A9%D8%B1-%D8%B5%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%AA
قَالَ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا «عَلَیْهِ السَّلَامَ:«مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلى مایُكَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ، فَلْیَكْثُرْ مِنْ الصَّلوةِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، فَإ نَّها تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْما.» [جامع الاخبار ص: ۶۰]
«كسى كه توان جبران گناهانش را ندارد، زیاد بر حضرت محمّد و اهل بیتش علیهم السلام صلوات و درود فرستد، كه همانا گناهانش اگر حقّ الناس نباشد محو و نابود گردد.